دلنوشته عادل سعادتی به اعلام برائت کنندگان از دکتر احمدی نژاد

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتی است در فضای مجازی مطالبی در مورد اعلام, برائت, برخی از دوستاران و فعالین ستاد دکتر, احمدی, نژاد, را مشاهده نمودم. دیدن این مطالب ها، هم خوشحالم کرد هم غمگین و ناراحت. خوشحال از آن جهت که بلاخره دوستاران دکتر احمدی نژاد به باطن واقعی ایشان پی پرده و اعلام برائت نمودند هر چند که دیر شده باشد. غمگین و ناراحت از طرف دیگر بخاطر این است کاش علاوه بر اعلام برائت، از افرادی که بدلیل انتقاد از عملکرد و دیدگاه رئیس جمهور سابق و عدم حضور در ستاد انتخاباتی دکتر احمدی نژاد به خاطر شناخت قبلی از روحیه ایشان مورد ظلم و اهانت قرار گرفتند حلالیت طلبیده و دلجویی شود. 

 کاش دوستان بجای امروز، زمانیکه دکتر احمدی نژاد در قدرت بوده، 11 روز خانه نشینی را بر اطاعت از اوامر رهبری ترجیح دادند و یا  در زمان ریاست جمهوری خود، افراد دلسوزی را در سطح ملی و جهانی همچون دکتر متکی وزیراسبق وزارت امور خارجه، حجت السلام و المسلین پورمحمدی وزیر دادگستری، دکتر منصور حقیقت پور استاندار سابق اردبیل را به دلیل عدم اطاعت از دستورات غیرمنطقیشان، از مسئولیت عزل کردند و یا با وجود تاکید مقام معظم رهبری بر عدم کاندیدا شدنشان در انتخابات ریاست جمهوری، ثبت نام نموده و ردصلاحیت شدند اعلام برائت می نمودند.

مروری به برخی افشاگری ها و پشت پرده های اختلافات وزرا و معاونان احمدی نژاد از زبان خود آنها شده است؛

احمدزاده، روح الله

رییس سازمان میراث فرهنگی

* افراد حلقه انحرافی می‌خواستند با رمل و اسطرلاب کشور را اداره‌ کنند؛ حتی یک بار گفتند از آسمان خبر رسیده که فلان مسئول از نوادگان قاتلان سیدالشهدا (ع) در کربلا بوده و بعد آن مسئول را عزل کردند!

پورمحمدی، مصطفی

وزیر کشور

* پس از پایان مرحله نخست انتخابات، گزارشى از برخى تخلفات صورت گرفته در انتخابات، براى رهبر انقلاب فرستادم که پس از ارسال این گزارش، پس از چند روز رئیس‌جمهور از ارسال آن آگاه شده و از این اقدام به شدت عصبانى شدند.آقای احمدى‌نژاد از اینکه چرا پیش از نوشتن گزارش با او هماهنگى نکرده، ناراحت شده و به خاطر این کار ، تصمیم به تغییر گرفت.

صفار هرندی، محمدحسن

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

«دلیل اصلی بنده که در آن جلسه هیأت دولت به ماندن آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور اعتراض کردیم، این بود که این کار مخالف نظر رهبری بوده و این جلسه مشروعیتی ندارد.

علی احمدی، علیرضا

وزیر آموزش و پرورش

* زمانی که دولت نهم در حال پایان بود و می‌خواستند دولت دهم و کابینه‌اش را تشکیل بدهند، بین دو نماز به آقای احمدی‌نژاد گفتم بهتر است این افراد که گزینه فعلی دولت برای ریاست کاندیداتوری از جمله آنها بود در کابینه نباشد، چرا که هزینه‌هایی برای دولت ایجاد خواهد کرد اما بین دو نماز آقای احمدی‌نژاد پرسید، ذکرت را گفتی! گفتم بله، گفت شما دیگر در کابینه نباشید

فتاح، پرویز

وزیر نیرو

* آخرین روزهای کار دولت نهم و انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور در دولت دهم تلخترین جلسه، جلسه دولت نهم بود. در آن جلسه واقعا به دیوار دولت تکیه کردم که خدایا چرا؛ این دولت، دولت ولایتمدار است و گفتم خدایا چرا با این آزمون و در نهایت با اینکه جبهه بودم و خیلی‌ها جلوی من شهید شدند اما واقعا گریه کردم. یعنی تکیه به صندلی و دیوار اتاق کردم و گفتم چه بر سر ما آمد.

در آن جلسه آقای مشایی رفت و در صندلی معاون اول قرار گرفت و یک نیمه جلسه را اداره کرد. اعتراض های وزرا به این مساله باعث شد جلسه بهم بخورد و رئیس جمهور نیز با حالت قهر از جلسه هیات دولت بیرون برود؛ این تنها جلسه کابینه بود که به این شکل بهم خورد. به دنبال این اقدام احمدی نژاد در آخرین روزهای کابینه نهم دست به تغییر 4 وزیر خود زد. اقدامی که در تاریخ ریاست جمهوری او به عنوان یکی از پرحاشیه ترین تصمیمات وی ثبت شد.

نامی، محمدحسین

وزیر ارتباطات

در مراسم تودیع روزی که بر مسند این وزارتخانه تکیه زدم خوشحال بودم چراکه معتقد بودم وجودم باعث پایدار ماندن این وزارتخانه می شود اما علاوه براینکه از ما هیچ پشتیبانی نشد بلکه هر روز به ما فشار می آوردند و حتی اجازه ارائه یک گزارش اقتصادی را هم به ما نمی دادند.

هامانه، کاظم

وزیر نفت

* اوایل سال 86 رئیس جمهور، مرحوم کردان را برای پستی در وزارت نفت به من پیشنهاد داد که با توجه به مدارکی که بدست آوردم با این موضوع مخالفت کردم.بنده زیر بار صدور این حکم نرفتم چراکه این انتصاب را خیانت به نفت می‌دانستم.رئیس جمهور پس از این اقدام بنده گفت اگر در مهلت تعیین شده، حکم صادر نشود شما را برکنار می‌کنم.

مصلحی

وزیر اطلاعات

وزیر اطلاعات وی در آخرین اظهارنظر خود گفته احمدی نژاد تلاش کرده است که وی را وادار به دادن استعفا کند. او همچنین گفته که همان موقع به دفتر رهبری موضوع را اطلاع می دهد. مصلحی می گوید: «پیش احمدی‌نژاد رفتم و او گفت «اینطور نمی‌شود و ما هرچه گفتیم تو گوش نکردی و من تصمیم خود را گرفتم»، من هم گفتم «تصمیمی که گرفته‌‌اید را عملی کنید»، او به من گفت «شما استعفا بده» که من به او پاسخ دادم «من استعفا نخواهم داد اگر شما به این نتیجه رسیده‌اید که من را عزل کنید مرا برکنار کنید. چون اگر من استعفا دهم یعنی خودم پذیرفته‌ام که اشتباه کرده‌ام.» این صحبت تمام شد و به دفتر اطلاع دادم که چنین قضیه‌ای بین ما اتفاق افتاده است.»

مصلحی این را  هم عنوان کرده که «بعدازظهر هم جلسه دولت بود که به آن جلسه رفتم، در جلسه دولت یکی از زرنگی‌های احمدی‌نژاد این بود که اگر می‌خواست کاری کند می‌گذاشت برای آخر جلسه تا کسی اقدامی نکند لذا آخر جلسه اعلام کرد بنده از این به بعد مشاور اطلاعاتی هستم، همه هاج و واج ماندند؛ آن زمان ایام فاطمیه بود و ما هم در منزل‌مان روضه داشتیم و من می‌خواستم سریع بروم که به روضه برسم اما وقتی خواستم بروم دیدم از دفتر یک نفر کنار در ریاست جمهوری ایستاده است و نامه‌ای را از طرف آقا آورده است، این بحث مطرح شده بود که به احمدی‌نژاد گفته بودند نباید این کار را انجام دهد و مرا عزل کند و بعد هم به من پیغام داده شد به سر کار خود برگردید و کار را تعطیل نکنید و بعد آقا مرقومه‌ای را برای من فرستادند که باید در محل کار خود حضور داشته باشید.»

مصلحی بر روی این مسئله تاکید می کند که نامه مذکور پیش از فضاسازی رسانه ای به دست احمدی نژاد رسیده بود. او می گوید: «دقیقا جلسه دولت که تمام شد آن نامه از بیت رهبری آمد که این کار نباید انجام شود.»

با وجود همه اینها پدرم  که سالها با احمدی نژاد در زمان استانداری اردبیل باهم بوده و با روحیه ایشان از نزدیک آشنا و آگاه بودند. هر چه گفتند حضور دکتر احمدی نژاد به صلاح نظام و انقلاب نیست حامیان ایشان در استان اردبیل باز هم دفاع می کردند و ما را ضد ولایت فقیه می خواندند. این ظلمی بیش نیست که مخالفت با احمدی نژاد را مخالف با نظام و انقلاب و رهبری تلقی دادند. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد آشفته بازار و طوفانی سیاسی را به راه انداخته بودند که بسیاری از انقلابیون را خانه نشین کردند. مگر گفتن حرف حق گناه هست؟ مگر اظهار نظر کردن خلاف قانون است؟ مگر احمدی نژاد خود انقلاب بود که مخالفت با ایشان مخالفت با نظام و انقلاب به حساب آید؟ جرم پدر مگر جز این است که همه اتفاقاتی را که الان افتاده است و شناختی که از دکتر احمدی نژاد پیدا کردید را 12 سال پیش گفته است؟ تنها گناه پدر دراستان اردبیل این است همیشه حرف حق را گفته و حامی مظلومین بوده و منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیج داده اند هر چند به ضررشان تمام بشود. بخاطر انتقاد از عملکرد دکتر احمدی نژاد ممنوع التصویر کرده غافل از اینکه جایگاه ما همیشه در بین مردم محفوظ خواهد ماند. جالب اینست در دوره اصلاحات ایشان را اصولگرا گفته، و در زمان اصولگراها اصلاح طلب نام نهاده مورد ظلم و اهانت قرار می گیرد. چون هیچ جناحی ظرفیت تحمل انتقاد را ندارند . به قول خودش 

عجبدی دوزلوگومین، شلاقین گرکدی ییم          بو بیر صفت ایلیری خوار بو دیار منی
دیلیم کسیلملیدی قدریمون گناهی ندور          کی ایلیوب بئله، بی ارج اعتبار ومنی

به هر حال الان که باطن دکتر احمدی نژاد به اثبات رسید و همه مردم فهمیده اند چه کسانی با نظام زاویه دارند از افرادی که مظلوم واقع شده اند حلالیت می طلبند؟ بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب را ضدانقلاب، مرتد از نظام و ولایت نام نهادند در حالی که حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر مسلمانان جهان بوده و مختص هیچ جناح خاصی نیستند.

در آخر همچون مطالب گذشته خودم و همه را دعوت می کنم به تقوا و حفظ آبروی مومن که مفضل عمر روایت کرده است که حضرت صادق علیه‌السلام به من فرمودند: هر کس به زبان مومنی سخن بگوید و از آن رسوایی او و از بین بردن مروّت و جوانمردی‌اش را بخواهد تا از چشم مردمان بیفتد، خداوند او را از ولایت خودش به ولایت شیطان می‌اندازد ولی شیطان هم او را نمی‌پذیرد و در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: المومن اعظم حرمة من الکعبه.

حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است.

یاد داشته باشیم ریختن آبروی مومن گناهش بیشتر از تخریب خانه خداست.

راه توبه از گناه بزرگ ریختن آبروی مؤمن در مرحله اول عذرخواهی و حلالیت گرفتن و تلاش برای جبران خسارات معنوی که از این طریق بر او وارد شده می باشد پس مسئولین  استان اگر اعتقادی به خدا و عدالت علی داشته باشند قطعا باید حلالیت طلبیده و به هر طریقی که شده است دلجویی کنند.

عرایظم را با بیتی از دیوان جاهد پدر به اتمام می رسانم:

ظالمین سینه سی گریلن زمان         مظلومون سینه سین یارا گورورم

والسلام علیکم

دلسوز نظام و انقلاب، پاسدار خون شهدا

  عادل, سعادتی, شرفه